qaramalek

ساخت وبلاگ

 

 

  
 
       نظريات مختلف در وجه تسمیه قراملک تبريز....

1- نظر پروفسور مينورسکي:


 

کتاب تاریخ تبریز مینورسکی:

( بعيد نيست که قره ملک نيز از آثار غازان خان بوده و به نام وی موسوم به قريه ملک شده که اينک به طور مخفف "قره ملک" تلفظ می شود(تاريخ تبريز مينورسکي،توضيح مرحوم کارنگ،ص81) )

 

در بحث اينكه نام اين محلّه از تبريز هيچ وقت "قريه ملك" نبوده هيچ شك و ابهامي وجود ندارد ، مؤلف كتاب "تاريخ تبريز مينورسكي " به نادرست از عبارت ذكر شده براي اين محلّه نام برده است كه نظر شخصي مؤلف بوده است و هيچ سند يا دليلي بر ادعاي خود نداشته است چرا که از کلمه ی " بعید نیست " استفاده کرده و تاریخ یک محله را با این جمله خود منحرف کرده است (متاءسفانه تاریخ بازیچه ای شده است دربین اشخاص تا هرکس تاریخ را به نظریات و سلیقه ی شخصی خود منحرف و به نسل های آینده تقدیم کند) البته من آثار ارزشمند پروفسور مینورسکی روسی را ارج مینهم منتها تاریخ چیزی نیست که طبق سلیقه و نظرات غير استناد هر شخص نوشته شود به هر حال.اگر فرض را براين بگذاريم كه اين حرف مؤلف درست باشد ، مردم ترك زبان به طور طبيعي هميشه در زبان محاوره " كسره " را به حرف "ي" تبديل ميكنند در حالي كه در واژ هاي قريه ملك و قره ملك چنين اثري مشاهده نميشود دليلي ديگر كه ميتوان براي اين مطلب آورد اينكه در زمان حكومت ايلخانيان ترك و پادشاهي سلطان محمود غزنوي هنگامي كه سلطان محمود تبريز را براي پايتختي برگزيد روستاي شام (شام غازان كنوني) را بخاطر آب و هواي خوب آن براي ساختن قصر خود برگزيد و مردم بومي روستا ي شام را از آنجا كوچانيد و بوميان آن منطقه بخاطر اينكه همه سبزيكار بودند به قسمت شمالي روستاي شام در كنار رود خانه آجي چاي كه براي سبزيكاري مناسب بود رفته و در آنجا سكنا گزيدند و به علت اينكه همه ي آنها سبزيكار بودند اين منطقه به هامي كاوار مشهور شد ، اين لغت تركي از دو وا ‍‍ژه ي ( هامي+ كاوار ) تشكيل شده است "هامي" در تركي به معناي "همه " و كاوار نيز در تركي به معناي سبزي و سبزيكار اطلاق ميشود كه بعد ها در زبان عاميانه مردم به هاميكاوار – هوكوماوار و حكماوار كنوني تبديل شد ؛ توجه فرماييد كه نام تركي براي اين منطقه اطلاق شده است چگونه ممكن است قراملك يكي از آثار سلطان محمود غزنوي ترك باشد اما نام آن تركي نباشد پس بودن نام قريه ملك براي اين منطقه واژ ه اي است نادرست چرا كه "قريه" نامي است فارسي- عربي و ملك هم فارسي-عربي است در حاليكه سلطان محمود ميتوانست نام اين منطقه را " مليك كندي " نام گذاري كند.

 

 

   

          www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی


 

2- نظر قُرّاءالمُلک:


 

اين واژه از دو کلمه ي عربي: «قُرّاء»+«المُلک» تشکيل شده است که قُرّا به معني روستا ها و المُلک به معني زمين ميباشد که در ترکيب به واژه ي بي معني «زمين روستاها» اطلاق ميشود.

اين نظر نيز هيچ استنادي ندارد و از نظر تاييد نظريه در اقليت ميباشد و تنها بعضي از همشهريهاي عزيز طبق نظر پردازي خود اين نظريه را ذکر کرده اند که علاوه بر نبود استناد از گذشته تا حال حاضر نيز در هيچ مکتوبي چه در اسناد محلي و چه در کتابها ذکر نشده است حتي همشهريان نيز از هيچ کسي اين نام مجعول را به ارث نبرده اند اما چندي پيش در سفر رئيس جمهور آقاي احمدي نژاد به تبريز خبرگذاري ايرنا به صورت من درآورده اين نام را استفاده کرده و بقيه خبرگزاري ها و مطبوعات نيز از اين واژه استفاده کرده اند.


 

3- نظريه قَرا المُلک:


 

اين واژه از دو کلمه ي عربي: «قراء»+«المُلک» تشکيل شده است که قَرا به معني صفت جمع کردن !!! (از من در آورده در قاعده عربي) و المُلک به معني زمين ميباشد که در ترکيب به واژه ي «زمين ها» اطلاق ميشود.اين نظريه پردازان اين نظريه نيز در اقليت ميباشند.


 

4-نظريه قَرامَلِک:


 

اين نظريه قاعده ي فارسي شده ي قره مليک ميباشد که واژه ي «قَرا» در ترکي لهجه ي تبريزي همان «قره» ميباشد منتها در زمان شعر گفتن براي هماهنگي با ابيات شعر و قاعده طولاني کردن صوت (مانند: قرا پرچم لر) به قرا تبديل شده است.

ملک نيز فارسي شده مليک ميباشد که در حال حاضر در اسناد رسمي دولتي با اين نام نوشته و خوانده ميشود.

 

 

 

      www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

 

 

 

و اما نظريه قره مليک:


 

1- بعضی اهالي قراملك علت نام گذاري اين محله را به اصلي كرم مربوط ميدانند.چرا كه نام پدر اصلي (مريم) قارامليك بوده است و چون قارامليك خود در منطقه كنوني قراملك سكنا داشته است اين منطقه به اين نام ناميده شده است.

قارامليك كلمه اي است تركي كه از دو واژه ي ( قارا+مليك ) تبديل شده است.

قارا يا قره (قرا) در تركي به معناي سياه ميباشد ؛ اما اين واژه وقتي براي اشخاص و يا مناطق بكار برده ميشود نماد بزرگي يا صفت بد بودن اين اشخاص يا مناطق را نشان ميدهد و همچين تركها هميشه چهار رنگ قيزيل ، قارا (قره يا قرا) ، آق ،گوي را براي افراد يا مناطق به منزله نماد بكار برده اند (رودخانه قيزيل اوزن ، گوي مچيد ، قره ملك ، قره آغاج ، آق بلاق ، آق سو) چنانكه در كلمات (قره باغ ، قره داغ ، قره آغاج ، قره مليك ، قره چمن ، قره سو ، قره داش و...) مراد بزرگي بوده است نه رنگ سياه ( مثلاً قره باغ بخاطر بزرگي باغ به اين نام نامگذاري شده و سياهي باغ اصلاً معني ندارد)

مليك هم واژه اي ست کريستين (مسيحي نه ارمني!!!) در تركي به معناي شاه يا داروغه و در بعضي نوشته ها نماد بد صفت بودن بكار برده ميشود.

قارامليك به مرور زمان در زبان عاميانه مردم ترك زبان تبريز به قره مليك و بعدها با گويش فارسي به قره ملك – قراملك تبديل شده است.

 

2- و اما آخرين نظريه در باب نظريه قره مليک اينست که در زمان حکومت اتابکان آذربايجان پهلواني فقير و سيه چرده از تبريز که دراين منطقه (قره مليک) سکنا داشته است طبق رسم آنزمانه در کشتي هاي معروف شاهزاده جهان پهلوان به اصرار مادر پيرش شرکت کرده و در ديد حيرت زده ي مردم موفق ميشود پشت پسر جهان پهلوان را سه بار بر زمين زده و بر پهلوان اتابکان غالب ميشود اين موفقيت چنان مردم تبريز را حيرت زده ميکند که نام اين محله از شهر تبريز را با نام آن پهلوان ، قارامليک مينامند./ (آلتايلاردان سهنديميزه/نويسنده: اميد نيايش)


 


       www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی


 

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : قراملک, نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 230 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 15:59

 

 

 

                قره ملیک و مردمانش در نیمه نخست سال 1300

 
 
 
قره ملیک در ۱۳۰۰ محله ای بود که زمینهای کشاورزی حکمآباد و شام قازان آنرا از تبریز جدا ساخته بود و به مثابه قصبه ای از شهر بحساب می آمد با این حال در تمام امور سیاسی و اقتصادی شهر تاثیر گذاری فراوانی داشت چنانچه در سال های مشروطه و بعده آن در زمان حکومت دمکرات آذربایجان از سردمداران امور میبودند.
قراملکیان مردمی فقیر بودند که شغل اکثر آنها کشاورزی و دامداری بود و بافت خانه هایشان خشتی بوده و کنار خانه هایشان اغلب باغچه هایی برای کاشت محصولات کشاورزی برای استفاده خاتون های خانه در پخت غذاها، وجود داشت. بغیر از کشاورزی و دامداری عده ای از اهالی نیز به شغل فرش بافی اشتغال داشتند که خیابان فرش آباد بجا مانده از آن دوران میباشد.
 

www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

 

چون محله در زمانهای قدیم بافت روستایی داشت کشاورزان درتابستان در میدانی که "کند ایچی" نام داشت (میدان حسینیه کنونی)  جمع شده و محصولات خود را بفروش میرساندند و عصر ها جلوه زیبایی را به این محله قدیمی میداد.

اهالی در ساعات عصر در میدان جمع شده و باهمدیگر معاشرت میکردند.و در واقع یکی از عادات هر روز اهالی میبود.

بغیر اراضی کشاورزی، محله به سه قسمت اشاغی کوچه،/کند ایچی (میدان حسینیه) و خلفلر تقسیم میشد.

ساکنان اشاغی کوچه و خلفلر در داخل محله از نظر تعصب به محله خود با همدیگر همیشه در کشمکش بودند اما اگر صحبت از قره ملیک در مقابل محله دیگر بود با همدیگر متحد میشدند و نسبت به هم محله ای خود متعصب میبودند.

از ریش سفیدان نقل است دو روحانی بنام محله بنامهای مرحوم میرزا احمد محدث و مرحوم بویوک میرزا سر موضوعی با هم قهر بودند و از قضا هر دو برای صرف شام در محله ای دیگر دعوت شده بودند بویوک میرزا قبل از میرزا احمد به مهمانی رسیده بود و جای مناسبی نشسته بود و میرزا احمد زمانی به مهمانی میرسد که جای مناسبی برای نشستن نداشت در این زمان بویوک میرزا با اینکه قهر بود بر می خیزد و میرزا احمد را به کنار خویش فرا میخواند و شام را خورده و بعد از مهمانی باز به همان قهر خود ادامه میدهند. اما در آن مهمانی هرگز به دوستان خویش قهر یکدیگر را اعلان نمیکنند و شأن و منزیت یکدیگر را نگه میداشتند.

ساکنان محله عموما نسبت خانوادگی باهم داشتند (که در حال حاضر نیز اکثرا به همین منوال است). و تنها گروه غیر بومی عده اقلیتی از روستای مایان و کجووار بود که انگشت شمار میبودند و از مهاجران قره چمن و قره داغ خبری نبود.

در محلهٔ قره ملیک آداب و رسومى وجود داشت که متفاوت از ساير محلات مرکزی شهر بود. زنان از چادر شب‌هایى شطرنجى شکل به نام آلا چرشاب که جنس آن از کتان بود به ‌جاى چادر استفاده مى‌کردند با شلوارهاى مشکى و چنان پاى‌بند اين رسم بودند که اگر میخواستند به مرکز شهر بروند چادر مشکى را زير بغل گرفته تا مرز محله با همان چادر شب‌هاى شطرنجى شکل رفته سپس آن را عوض مى‌کردند. در مراجعت به محض رسيدن به مرز محله دوباره چادر شب شطرنجى را بر سر مى‌انداختند و اين سنت خاص همين محله بود. لباس قديمى مردان عبارت بود از کلاه نخى مشکى، با عبا و لباده و لباس بلند شبه‌ سردارى، سر تراشيده، تسبيح‌ به‌دست با ته ريش، مردم محله خود را از اصلى‌ ترين اهالى تبريز مى‌دانستند.

اهالی قره ملیک در بین شهر به غیرت و درستی و نان حلال خور شهره بودند. نسبت به عقاید دینی خود سرسخت بودند و نسبت به روحانیها احترام ویژه ای میگذاشتند و حرف عالم اول محله را سر میپنداشتند چنانچه در ماجرای درس نخواندن در مدارس جدید به حکم مرحوم میرزا محمد علی واعظ مشهور به بیوک میرزا لبیک گفته و در مدارس جدید درس نخواندند! 

مراسم عزادارى در قره ملیک به ‌صورت خاصى انجام مى‌گرفت. در حدود چند هفته قبل از ماه محرم دستهٔ شاه حسين ـ واى حسين را با تشريفات خاص به اين صورت برپا مى‌کردند: چند جوان علم بدست و چند نفر نیز طبل زن جلوی دسته به حرکت در میآمدند، عزاداران نیز قمه به‌ دست در اجراء مراسم شرکت مى‌کنند. خلفلر و میدان برای خود شاخسئی و اشاغی کوچه نیز برای خود شاخسئی ویژه ای داشت و نسبت به عزاداری حسینی خیلی حساس بودند.

مسجد اشاغی کوچه با نام کربلایی قوربان مسجیدی (امام حسین کنونی) و مسجد خلفلر نیز به همین نام میبود و در دهه محرم اهالی هر یک از محلات در هر روز محرم گوسفندی را قربانی کرده و به عزاداران در مسجد احسان میدادند که این رسم هم اکنون نیز در شهر شهره و پا برجا میباشد!

شاخسئی ها در طول دهه محرم در زمان عصر و بعد از اجرای نماز عصر و خوردن احسان برگزار میشد.

بعد از دهه محرم صبح روز عاشورا شاخسئی ویژه ای که قانلی کفن شاخسئیی(دسته کفن خون) برگزار میشد که نکته جالب و قابل تامل در این بود که اهالی تمام محله در مسجد قانلی کفن جمع شده و بعد از عزاداری شاه حسین گویان و کفن پوش دسته بسته و سر خود را با قمه به یاد شهید کربلا جلوی هر مسجد میشکافتند و صحنه حزین انگیزی را با کفن های خونی در روز عاشورا بوجود می آوردند.

اهالی نسبت به این اعتقاد و رسم خود تعصب ویژه ای داشتند و حال که حال است قمه زنی در قراملک در محرم در بین بعضی از اهالی رواج دارد.

از ریش سفیدان نقل است در زمان رضاخان وقتی رضاخان عزاداری را قدغن اعلام کرده بود اهالی برای قمه زنی در روز عاشورا به دور از محله و در زمین های کشاورزی خود دسته بسته بودند که با اطلاع آجان ها اسب سوارها برای دستگیری اعزام میشوند اما در وسط راه اسب ها مقابل آبرو (ارخ) می ایستند و هر چه اسبها را وادار میکنند اسب ها رم کرده و نمیروند و در نهایت آجان باشی به ماموران میگوید " برگردید انگار نگهبانی دارند!" و ماموران برمیگردند.  

اهالی قره ملیک اکثرا از بین اهالی ازدواج میکردند و اگر بیرون از محله ازدواج میکردند با شام قازانیها وصلت میکردند و از دیرباز اهالی شام قازان را از طایفه خود میپنداشتند و آنرا محله دوم خود خطاب میکردند. 

رابطه با ساير محلات: مسئلهٔ قابل توجه، وحدتى است که ساکنان هر محله دارند. ذکر اين نکته لازم است که هر محله داراى خصوصيات اجتماعى خاص خود مى‌باشد. هر محله دربارهٔ محلهٔ ديگر عقيدهٔ مخصوصى دارند چنانکه اهالى محله قره ملیک، ساکنان شام قازان و آخونى را مردمان خوب مى‌دانستند و برعکس اهالى حکم‌آباد را خسیس مى‌پنداشتند. (البته این طرز فکر مربوط به سالهای دور بود)  

این امتيازاتى که از لحاظ اخلاقى، به افراد محلهٔ خود مى‌دادند عبارت بود از اينکه ما نزول نمى‌خوريم و پاى‌بند سنت‌هاى محلهٔ خود مى‌باشيم و حاضر نيستيم از محلهٔ خود جدا گرديم و علاقه‌مندى و تعصب شديد خود را به محله ابراز مى‌داشتند.

برگرفته از:www.qaramalik.blogfa.com

 

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : qaramalek, نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 291 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 15:59

 

                       یادمان اصلی ـ کرم

 

تاریخ و گذشته هر مردمی بیانگر اصالت فرهنگ و ادبیات آن ملت میباشد. در حالیکه غرب در فقدان فرهنگ به دنبال سرقت تمدن و آثار درخشان ملتهای خاورمیانه میباشد، انتظار میرود توجه مسئولین زحمت کش نسبت به ادبیات و فلکلور غنی این خطه بیشتر از حال حاضر باشد.

عصر حاضر دوران کشف گنج های معنوی میراث مانده از گذشتگان میباشد و هر ملتی که بتواند گنج های در کتاب نهفته خود را از درون کتاب های خاک خورده برون بیاورد، ثروت فرهنگی بینهایتی را برای خویش و نسل های آینده اش اندوخته است.

در این میان اسطوره های تاریخی و ادبی مردم اهمیت بسزایی در جاذبه های گردشگری دارد و به جرأت میتوان گفت هر مردمی آرزوی بهره برداری از چنین اسطوره هایی را در قالب یادمان و پارکهای فرهنگی-گردشگری در سر میپرورانند.

از اینرو مردم آذربایجان بخصوص شهر تبریز نقش بسزایی در آثار تاریخی و فرهنگی بجا مانده در ایران عزیز ایفا کرده است.

اصلی و کرم دو معشوقه ی اسطوره ای آذربایجان در غفلت مسئولین امر هنوز هم در سینه ی اوزانها (آشیق ها) غریب و مظلوم مانده است.

www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

مجسمه عشق در پارک عشق استانبول

با توجه به اینکه افسانه لیلی و مجنون متعلق به اعراب میباشد در کشورمان شهره آفاق گشته اند اما متاسفانه، اصلی و کرم دو معشوقه ملی با اینکه داستانی تاریخی و مریوط به دوران حکومت صفویه میباشد و متعلق به آذربایجان و ایران میباشد مظلوم و غریب مانده اند.

به هر حال قراملک تبریز خاستگاه این دو معشوقه اسطوره ای میباشند و «گوللو باغ»، باغ منتسب به قاراملیک پدر اصلی (باغی که کرم اولین بار اصلی را در آنجا دید و عاشقش شد) حال حاضر در قراملک پابرجا میباشد.

www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

پارک گلها در اصفهان

آیا بهتر نیست شهرداری تبریز و سازمان میراث فرهنگی بمانند «شمس تبریزی» قبل از اینکه دیگران این میراث گرانبها را صاحب شوند با احداث یادمانی به دنیای فرهنگ و ادبیات معرفی نماید و افتخار این دو اسطوره اجدادی را خود صاحب شویم؟!؟

همانطور که میدانید خیابان وحدت در قراملک در قدیم همان به گذر جاده ابریشم معروف بوده است و  گوللو باغ نیز در کنار این جاده قدیمی واقع شده است و میتوان با احداث پارک اصلی-کرم و یا با توجه به نیاز امروز جوانان این مرز و بوم، پارک ازدواج آسان!!!  و یا خانه فرهنگ، یادمانی  هر چند ناچیز؛ این میراث گرانبها را ارج نهاد.

 

برگرفته از :http://www.qaramalik.blogfa.com

 

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : قراملکی"یادمان اصلی کرم"لیلی و مجنون آذربایجان"عاشقان آذربایجان"qaramalek, نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 223 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:00

 
 
 
                          
                        قاراملیک هنوز زنده است!
 

 

داستان قاراملیک از مجموعه داستانهای حماسی-ملی آذربایجان میباشد.

اتفاقات در قرن ششم هجری در دوران حکومت اتابکان آذربابجان رخ میدهد.

قاراملیک حال حاضر یکی از محلات مشهور تبریز میباشد. لیکن در دوران

 «اتابک قیزیل ارسلان» (از حکمرانان سلسله اتابکان آذربایجان) قاراملیک نام

پهلوانی آذربایجانی می بود.

در دوران حکومت «ائلده نیز» در تبریز پایتخت آذربایجان هر ساله کشتی پهلوانی

 و زور آزمایی بین پهلوانان برگزار میشد.

مردم در دومین روز عید نوروز در میدان بزرگ مرکز شهر گرد آمده و کشتی پهلوانی برگزار میکردند.

در این مسابقه مسئولین حکومتی از جمله حکمرانان و ثروتمندان شهر نیز شرکت میکردند

 و اگر احیانا کس دیگری موفق به قهرمانی میشد برایش مشکلات ایجاد کرده و دشمنی میکردند.

به نقل از تاریخ اتایکان آذربایجان، در آن زمان قدرتمندتر و جنگاورتر از «اتابک محمد»، فرزند

 «ائلده نیز» کسی نبود و همیشه در مسابقات قهرمان میشد، چنانچه لقب

«جهان پهلوان» را برازنده او میدانستند.

 

www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

اتابک محمد جهان پهلوان

در روابات نقل شده از عاشیقلار، «اتابک جهان پهلوان محمد» فرزندی داشت به نام

 «اتابک نصرت الدین ابوبکر پهلوان» که او نیز از پدر قدرت پهلوانی را به ارث برده بود.

اساس داستان بر نام قاراملیک شکل میگیرد و تمامی حوادث مربوطه در شهر تبریز جریان می یابد.

طبق رسم آنزمانه مسابقه بزرگی با حضور اکثر ثروتمندان، صاحب منسوبان و

پهلوانان شهر برگزار میشود.

در بین مردم، جوان 18 ساله و سیه چرده فقیر و گمنامی به همراه مادر پبرش به تماشا

 استاده بود. چنانکه لباسهای وصله دار و چاروق های پا کرده اش فقر و سادگی اس را فریاد

 میکشید. این جوان به مانند رسم ثروتمندان آنزمانه خنجر طلاکاری و نقره بندی شده و

گران قیمت بر کمر نداشت؛ آری این جوان کسی نبود جز «قاراملیک».

 قاراملیک گمنام با اصرار و خواهشهای مادر پیرش وارد گود مسابقه شده و در بهت و

اعجاب همگان، پشت همه حریفان را یکی پس از دیگری بر خاک زده و بر نصرت الدین

 نیز غلبه مینماید. به پاداش قهرمانی نصرت الدین کمان با ارزش خود را به قاراملیک اعطا میکند.

با این پیروزی و قدرتنمایی، قاراملیک دشمنان زیادی پیدا میکند؛ آنچنان که از شر آنها

 به کوههای اوجان (بستان آباد کنونی) پناه میبرد و با دارو دسته اش به مبارزه با دشمنان

 خویش میپردازد.

نصرت الدین نیز که مغلوب قاراملیک شده بود به قدرت قاراملیک حسادت کرده و قصد نابودی

 او را میکند و گروهی را برای نابودی او اعزام میکند و روزگار را آنچنان بر قاراملیک تنگ مینمایند

 که دیدن آفتاب را برایش به حسرت میگذارند.

نصرت الدین که در غلبه بر قاراملیک موفق نمیشود «رخساره» معشوقه قاراملیک را بهمراه

 خانواده اش به اسارت در می آورد و یه قصد ضربه زدن به قاراملیک رخساره را به ازدواج

کس دیگری در می آورد.

خلاصه در شب عروسی قاراملیک خود را شبانه به عروسی رسانده و با دلاورمردی،

 رخساره را با خود به پناهگاه خویش در اوجان میبرد.

روایت سوم داستان بر اساس حوادث تاریخی شکل میگیرد.

بعد از فوت قیزیل ارسلان، «طغرل سلجوقی» که در زندان اتابکان حبس شده بود،

 میگریزد و لشکری مجهز تشکیل داده و قصد هجوم به تبریز مینماید.

قاراملیک که عرصه را بر مردم تبریز تنگ میبیند، بهمراه دارو و دسته اش از تبریز در مقابل

مهاجمان دفاع مینماید. بعد از مدتی سپاهیان تبریز در مقابل لشگر بیگانه نمیتوانند مقابله

 کرده و لشکر سلجوقی وارد شهر میشود. «شمس الدین» وزیر پیر و بیمار قیزیل ارسلان

تدبیری کرده و نامه ای به «فخر الدین» سردار اتابکی نوشته او را به یاری میخواند.

 

www.qaramalek.nilooblog.comء قره ملیکء قراملکء قراملکی

نصرت الدین، قاراملیک و فخر الدین سه سردار دلاور آذربایجان لشکریان طغرل را محاصره

 کرده و او را شکست میدهند و پرچم آزادی را دوباره در تبریز به اهتزار در می آورند.

نصرت الدین در شور و شعف پیروزی در میان کشته های جنگی قاراملیک را میشناسد

 و غمگین گشته  کنار این دلاورمرد با غیرت نشسته و چنین میگوید:

«لعنت دنیا بر من که زندگی را برایت تنگ کرده بودم»

از آنروز به بعد مردم تبریز به یاد آن سردار دلاور آذربایجانی، این خطه از شهر

تبریز را به نام «قاراملیک»، نگین غیرت شهر تبریز نام نهادند.

  ترجمه: سعید علیزاده قراملکی

 

منابع:

* نیایش امید،آلتایلاردان سنهدیمیزه،جلد یک،۱۳۸۲ 

* افندیئو، پاشا،آذربایجان شفاهی خلق ادبیاتی،معاریف،باکو،۱۹۹۲

*  محمد سعید اردوبادی،باکو،۱۹۴۱

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : قراملک"قراملکی"قراملیکی"qaramalek"qaramliki, نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 217 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:01

 

 

 

      ك‍‍ارش‍ن‍‍اس‍‍ان‌ م‍ي‍ر‌اث‌ ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ي‌ ق‍ب‍ر ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ م‍وس‍وم‌ ب‍ه‌ "‌اص‍ل‍‍ي‌ و ك‍رم‌ " ر‌ا ب‍ررس‍‍ي‌ م‍‍ي‌ ك‍ن‍ن‍د!!!

 

ري‍ي‍س‌ م‍ي‍ر‌اث‌ ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ي‌ ، گ‍ردش‍گ‍ر‌ي‌ و ص‍ن‍‍اي‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ي‌ ‌آذرب‍‍اي‍ج‍‍ان‌ ش‍رق‍‍ي‌ ‌از ‌ان‍ج‍‍ام‌ ت‍ح‍ق‍ي‍ق‍‍ات‌ ك‍‍ارش‍ن‍‍اس‍‍ي‌ ب‍ر رو‌ي‌ ق‍ب‍ر‌ي‌ ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ م‍وس‍وم‌ ب‍ه‌ ق‍ب‍ر "‌اص‍ل‍‍ي‌ و ك‍رم‌ " در م‍ن‍طق‍ه‌ ق‍ر‌ام‍ل‍ك‌ ت‍ب‍ري‍ز خ‍ب‍ر د‌اد.

" ت‍ر‌اب‌ م‍ح‍م‍د‌ي‌ " روز ي‍ك‍ش‍ن‍ب‍ه‌ ب‍ه‌ خ‍ب‍رن‍گ‍‍ار ‌اي‍رن‍‍ا گ‍ف‍ت‌ : در ص‍ورت‌ ‌اث‍ب‍‍ات‌ ت‍‍ع‍ل‍ق‌ ق‍ب‍ر م‍زب‍ور ب‍ه‌ ‌اي‍ن‌ دوش‍خ‍ص‍ي‍ت‌ ‌اس‍طوره‌ ‌ا‌ي‌ ، س‍‍ازم‍‍ان‌ م‍ي‍ر‌اث‌ ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ي‌ ‌اق‍د‌ام‍‍ات‌ لازم‌ ب‍ر‌ا‌ي‌ ‌اح‍ي‍‍ا‌ي‌ ‌آن‌ ر‌ا ب‍ه‌ ‌ع‍م‍ل‌ م‍‍ي‌ ‌آورد.

و‌ي‌ ‌اف‍زود: ‌ال‍ب‍ت‍ه‌ م‍ردم‌ ‌ع‍‍اد‌ي‌ خ‍ي‍ل‍‍ي‌ ج‍‍ا‌ه‍‍ا ر‌ا ‌آث‍‍ارت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ ق‍ل‍م‍د‌اد م‍‍ي‌ ك‍ن‍ن‍د،‌ام‍‍ا ب‍دي‍‍ه‍‍ي‌ ‌اس‍ت‌ ك‍ه‌ ي‍ك‌ ش‍‍ي‌ ي‍‍ا م‍ك‍‍ان‌ ب‍ر‌ا‌ي‌ ق‍ر‌ار گ‍رف‍ت‍ن‌ در زم‍ره‌ ‌آث‍‍ار ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ ب‍‍اي‍د د‌ار‌ا‌ي‌ ب‍رخ‍‍ي‌ ش‍‍اخ‍ص‌ ‌ه‍‍ا ب‍‍اش‍ن‍د.

" م‍ح‍م‍د‌ي‌ " ب‍‍ا ت‍‍اك‍ي‍د ب‍ر ض‍رورت‌ ت‍لاش‌ ب‍ر‌ا‌ي‌ ش‍ن‍‍اس‍‍اي‍‍ي‌ و ‌اح‍ي‍‍ا‌ي‌ ن‍م‍‍اد‌ه‍‍ا‌ي‌ ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ، ‌اض‍‍اف‍ه‌ ك‍رد: س‍‍ازم‍‍ان‌ م‍ي‍ر‌اث‌ ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ي‌ ، گ‍ردش‍گ‍ر‌ي‌ و ص‍ن‍‍اي‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ي‌ ت‍م‍‍ام‌ ك‍وش‍ش‌ خ‍ود ر‌ا ب‍ر‌ا‌ي‌ ‌ان‍ج‍‍ام‌ م‍‍ام‍وري‍ت‌ ‌ه‍‍ا‌ي‌ م‍ح‍ول‍ه‌ در ‌اي‍ن‌ زم‍ي‍ن‍ه‌ ب‍ه‌ ك‍‍ار م‍‍ي‌ گ‍ي‍رد.

م‍ن‍طق‍ه‌ " ق‍ر‌ام‍ل‍ك‌ " ت‍ب‍ري‍ز ‌از ن‍ق‍‍اط ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ ‌اي‍ن‌ ش‍‍ه‍ر ب‍وده‌ و ن‍ق‍ش‌ م‍‍ه‍م‍‍ي‌ در روي‍د‌اد‌ه‍‍ا‌ي‌ ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ ت‍ب‍ري‍ز ب‍ه‌ وي‍ژه‌ ت‍‍اري‍خ‌ م‍‍ع‍‍اص‍ر و ‌ان‍ق‍لاب‌ م‍ش‍روطه‌ ، ‌اي‍ف‍‍ا ك‍رده‌ ‌اس‍ت‌ .

ب‍ه‌ گ‍ز‌ارش‌ خ‍ب‍رن‍گ‍‍ار ‌اي‍رن‍‍ا ، ‌ع‍لاوه‌ ب‍ر ق‍ب‍ر ت‍‍اري‍خ‍‍ي‌ " ‌اص‍ل‍‍ي‌ و ك‍رم‌ " ، ب‍‍ا‌غ‍‍ي‌ ب‍ه‌ ‌ه‍م‍ي‍ن‌ ن‍‍ام‌ ن‍ي‍ز در م‍ن‍طق‍ه‌ ق‍ر‌ام‍ل‍ك‌ ت‍ب‍ري‍ز وج‍ود د‌ارد ك‍ه‌ ب‍ه‌ ‌ع‍ق‍ي‍ده‌ س‍‍اك‍ن‍‍ان‌ م‍ح‍ل‍‍ي‌ ، م‍ت‍‍ع‍ل‍ق‌ ب‍ه‌ ‌اي‍ن‌ دو ش‍خ‍ص‍ي‍ت‌ ‌اس‍طوره‌ ‌ا‌ي‌ ‌اس‍ت‌ .

" ‌اص‍ل‍‍ي‌ " و " ك‍رم‌ " ‌ه‍م‍‍ان‍ن‍د " ل‍ي‍ل‍‍ي‌ " و " م‍ج‍ن‍ون‌ " ‌از ش‍خ‍ص‍ي‍ت‌ ‌ه‍‍ا‌ي‌ ‌اس‍طوره‌ ‌ا‌ي‌ ‌آذر‌ي‌ ‌ه‍‍ا ب‍وده‌ ، د‌اس‍ت‍‍ان‌ زن‍دگ‍‍ي‌ ‌آن‍‍ه‍‍ا ب‍ه‌ ص‍ورت‌ س‍ي‍ن‍ه‌ ب‍ه‌ س‍ي‍ن‍ه‌ و ن‍س‍ل‌ ب‍ه‌ ن‍س‍ل‌ ب‍ي‍ن‌ م‍ردم‌ خ‍طه‌ ش‍م‍‍ال‌ ‌غ‍رب‌ ك‍ش‍ورم‍‍ان‌ م‍ن‍ت‍ق‍ل‌ ش‍ده‌ و " ‌ع‍‍اش‍ي‍ق‌ " ‌ه‍‍ا ( ‌آو‌ازخ‍و‌ان‍‍ان‌ س‍ن‍ت‍‍ي‌ ) م‍ن‍طق‍ه‌ ن‍ي‍ز د‌اس‍ت‍‍ان‌ زن‍دگ‍‍ي‌ ‌آن‍‍ه‍‍ا ر‌ا ب‍‍ا س‍‍از خ‍ود ب‍ه‌ ت‍ص‍وي‍ر ك‍ش‍ي‍ده‌ ‌ان‍د.

در ج‍ل‍د ن‍‍ه‍م‌ د‌ائ‍ره‌ ‌ال‍م‍‍ع‍‍ارف‌ ‌اس‍لام‍‍ي‌ در ‌اي‍ن‌ ب‍‍اره‌ ‌آم‍ده‌ ‌اس‍ت‌ : ‌اف‍س‍‍ان‍ه‌ ‌ا‌ي‌ ك‍‍ه‍ن‌ ك‍ه‌ رو‌اي‍ت‌ ‌ه‍‍ا‌ي گ‍ون‍‍اگ‍ون‍‍ي‌ ‌از ‌آن‌ در ف‍ر‌ه‍ن‍گ‌ و ‌ادب‍ي‍‍ات‌ ‌ع‍‍ام‍ي‍‍ان‍ه ك‍ش‍ور‌ه‍‍ا‌ي‌ ‌اي‍ر‌ان‌ ،ت‍رك‍ي‍ه‌ ‌آذرب‍‍اي‍ج‍‍ان‌ ،

‌ارم‍ن‍س‍ت‍‍ان‌ و ب‍رخ‍‍ي‌ ك‍ش‍ور‌ه‍‍ا‌ي‌ ‌آس‍ي‍‍ا‌ي‌ م‍ي‍‍ان‍ه‌ ، رو‌اج‌ د‌ارد.

ب‍ر پ‍‍اي‍ه‌ ‌اطلا‌ع‍‍ات‌ م‍ن‍ب‍‍ع‌ ي‍‍اد ش‍ده‌ ، د‌اس‍ت‍‍ان‌ زن‍دگ‍‍ي‌ ‌اي‍ن‌ دو ش‍خ‍ص‍ي‍ت‌ در ‌او‌اي‍ل‌ س‍ده‌ ش‍‍ان‍زد‌ه‍م‌ م‍ي‍لاد‌ي‌ رو‌ي‌ د‌اده‌ و ‌از ‌ه‍م‍‍ان‌ زم‍‍ان‌ د‌ه‍‍ان‌ ب‍ه‌ د‌ه‍‍ان‌ در م‍ي‍‍ان‌ م‍ردم‌ ‌اي‍ر‌ان‌ ، ق‍ف‍ق‍‍از ، ‌آس‍ي‍‍ا‌ي‌ م‍ي‍‍ان‍ه‌ و ‌آس‍ي‍‍ا‌ي‌ ص‍‍غ‍ي‍ر گ‍ش‍ت‍ه‌ ‌اس‍ت‌ .

در خ‍ص‍وص‌ خ‍‍اس‍ت‍گ‍‍اه‌ ‌اص‍ل‍‍ي‌ ‌اي‍ن‌ د‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌اف‍س‍‍ان‍ه‌ ‌ا‌ي‌ ب‍ي‍ن‌ پ‍ژو‌ه‍ش‍گ‍ر‌ان‌ ‌اخ‍ت‍لاف‌ ن‍ظر وج‍ود د‌اش‍ت‍ه‌ و در ح‍‍ال‍‍ي‌ ك‍ه‌ ب‍س‍ي‍‍ار‌ي‌ ‌از ‌آن‍‍ه‍‍ا ب‍ر ‌اي‍ن‌ ب‍‍اورن‍د ك‍ه‌ ‌آذرب‍‍اي‍ج‍‍ان‌ ، م‍ن‍ش‍‍اء ‌اص‍ل‍‍ي‌ ‌اي‍ن‌

د‌اس‍ت‍‍ان‌ ب‍وده‌ در رو‌اي‍‍ات‌ ت‍رك‍م‍‍ان‍‍ان‌ ‌از ‌اي‍ن‌ د‌اس‍ت‍‍ان‌ ‌اف‍س‍‍ان‍ه‌ ‌ا‌ي‌ ن‍ي‍ز ت‍ب‍ري‍ز، م‍ح‍ل‌ وق‍و‌ع‌ روي‍د‌اد ن‍ق‍ل‌ م‍‍ي‌ ش‍ود.

خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۸۷/۶/۲۴

 

 

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:02

            

 

 

               قراملک در يک نگاه !

 

«قاراملیک»، قره ملیک و یا قراملک (qaramalek)نام یکی از قدیمیترین و تاریخیترین محلات تبریز است. این محله در منتهی الیه غرب تبریز بعد از محلات شام غازان و هکماوار، واقع شده است.

 

چارداق ها (آلاچیق) های بجا مانده از دوران ما قبل تاریخ و دوران ساکن شدن انسانهای اولیه، در مزارع قراملک حرف های زیادی درباره تاریخ اين منطقه برای گفتن دارند اما روی چنین آثاری باید کار کارشناسانه انجام داد تا درباره ی قدمت و تاریخ چنین محله ای اظهار نظر کرد با این حال با توجه به سنگ قبرهای بجا مانده از دوره ی ایلخانیان قدمت این محله را به قرون هشتم- نهم هجری (ايلخانيان) دانسته اند.

       

 

نکته ای که قابل تأمل است، روستای متروکه و زیر خاک مانده ی «آسلی کند/اصلي کند/اسکي کند» واقع در جاده ی آب و فاضلاب میباشد که قراملیکها جد اندر جد از پدران خود شنیده اند که آنجا موطن اصلیشان بوده، که در اثر زلزله های مهیب تبریز از بین رفته و ساکنان اصلي که جان سالم از زلزله بدر برده اند، چند کیلومتری به طرف شرق سکونت گزیدند این روستا از روستاهای اولیه ساکنان تبريز بوده که در کنار آجی چای بنا شده بود و حال که حال است خاک حاصلخیز آنجا برای کشاورزی حرف اول را در تبریز میزند.

 

با توجه به نظر کارشناسان و کارشناسی های روی مناطق شهر زلزله خیز تبریز این منطقه (مغرب تبریز) بهترین منطقه از نظر ایمنی زلزله در تبریز برای سکونت میباشد و این نکته ، یعنی انتخاب بهترین منطقه چه از نظر ایمنی در برابر زلزله و چه حاصلخیزی خاک و چه نزدیک بودن به رودخانه (چون در آنزمان شغل بیشتر انسانها کشاورزی بوده است) بسیار حائز اهمیت بوده و این نکته قدمت و تاریخ این منطقه و همچنین تمدن ساکنان آذربايجان(تورکهای آذربایجانی) را از زمانهای بسیار قدیم نمایان میسازد.

 

در حالی که این انتخاب مناسب توسط پدرانمان در زمانهای بسیار دور انجام شده و برای این انتخاب چه بسا هزینه های جانی زیادی داده اند اما همشهریهای عزیز به دنبال مسکن سازی روی مناطق خطرخیز و روي گسل تبریز میباشند و روز به روز با گسترش کوچ از روستاها و دیگر شهر ها مناطق رشدیه و باغمیشه رو به گسترش به بالای کوه ائینالی هستند، کوهی که از پدرانمان شنیدیم که «ائینالی قیزیلدیر» (کوه ائينالي طلا دارد ) اما باید 11 ریال خرج کرد تا یک تومان طلا بدست آورد.

 

بیشتر موسیقیدانان قدیمی آذربایجان یا به اصطلاح آشیقلار ، قراملك را با نام قاراملیک میشناسند قاراملیك از دو واژه ی (قارا که در ترکی نماد بزرگی اشخاص یا مناطق میباشد. و ملیک هم كه کلمه ای کريستين(مسيحي نه ارمني!!) میباشد که به معنای داروغه، وزیر،خزانه دار معروف است ) تشکیل شده است. قاراملیک (Qara məlik) یا (قاراكشیش) همان پدر مریم (آسلی) ، در داستان آسلی و کرم معروف بین تورک ها میباشد .

رود خانه آجی چای با عبور از ضلع شمالی قراملك ، از زمان های قدیم آب و هوای مرطوب و باغهای سرسبزِ ایجاد كرده بود كه چشم هر بیینده ای را نوازش می کرد( مانند گولو باغ كه آوازه اش در داستان اصلی وكرم نیز آمده است ) ، اما امروزه ، دیگر به برکت کارخانه های صنعتی و آلودگی ناشی از آنها و هم چنین پساب های صنعتی و فاضلابهایی كه به این رودخانه سریز میشود دیگر خبری از این سرسبزی نیست و هوای شهر را نیز آلوده و غیر قابل استنشاق کرده است.

 

طبق سرشماری كه در سال 1385 شده است این محله با پنجاه هزار نفر جمعیت یكی از پر جمعیت ترین محله های شهر تبریز میباشد چرا كه 3/3 درصد جمعیت شهر تبریز را در خود جای داده است.

 

اكثر قراملكیها در كارخانه های اطراف محله و یا شغل پدران خود كشاورزی را به ارث برده اند.

 

این محلّه با جای دادن كارخانه های بزرگی چون (ماشین سازی تبریز ، ریخته گری ماشین سازی تبریز ،سازمان فنی حرفه ای ، پمپ ایران ، پمپ توربین ، نساجی ، موتوژن ، بنیان موتور ، بنیان دیزل ، شركت ایدم ، شركت آب و فاضلاب و...) با اطمینان میتوان گفت كه 40 یا 50 درصد صادرات شهر تبریز را تامین میكند و یکی از مناطق راهبردی تبریز و کشور میباشد و با وجود این همه كارخانه ، هرروز صبح خیل عظیمی از همشهری های تبریزی ویا كاركنان این كارخانجات راهی این محلّه میشوند و حل مشکل ترافیک و همچنین مترو به این منطقه ضروری میباشد.

 

تنها روگذرخاكی كه در شهر تبریز موجود میباشد مربوط به بلوار آزادی میباشد كه بخاطر عبور خط آهن احداث شده است .

قراملك افتخار این را دارد تا میدان ماشین سازی خود را آزیین به مجسمه ی " اندیشه و كار" ، از آثار محدود مجسمه ساز مشهور تبریزی (بهروز حشمت) در ایران ، بنگرد.
 
              

مرحوم دهخدا مینویسد :{در عهد ناصرالدین شاه باروهای شهر بکلی از بین رفت ... بدین جهت قسمتی از شهر که موسوم بقلعه (شامل محلات : چارمنار، سرخاب ، دوه چی ، ویجویه [ عامیانه : ورجی ]، مهادمهین [ عامیانه : میارمیار ]، نوبر، مقصودیه و غیره ) بود اکنون از قسمت بیرون حصار (محلات : اهراب : لیل آباد [ عامیانه : لیلاوا ]، چرنداب ، خیابان ، باغمیشه ... الخ ) جدا نیست و همچنین قصبات حومه ٔ قدیم واقع در سمت مغرب شهر (امیرخیز، چوست دوزان ، حکم آباد [ عامیانه هکماوار ]، قراملک [ عامیانه : قره ملیك ] ، قراآغاج ، آخونی ، کوچه باغ ، خطیب ) و مارالان (واقع در سمت جنوب شرقی ) بشهر ملحق شده است و شهر از سمت غرب و جنوب غربی توسعه پیدامیکند...‍‍‍‍‍}

            قلعه تبریز

 

 

قراملك هم چون دیگر محله ها ی تبریز در عرصه مشروطیت نقش بسزا داشته است كه در كلیه ی كتاب های تاریخ مشروطیت نگاشته شده است.(چنانكه چون شجاع الدوله میدانست آذوقه مجاهدان از قره ملیك تامین میشود اولین محله ای را كه تصرف كرد قره ملیك بود.(که در مقاله ای بعدی بطور مفصل درباره ی مشروطیت بحث خواهد شد.)

 

از آثار باستانی باارزش بجامانده از پدرانمان در این محله، حمام آشاغی كوچه (كه در حال حاضر در حال ویران شدن میباشد) ، كند ایچی سابق (میدان حسینیه) كه از دیر باز محل فروش محصولات كشاورزان محله از جمله سبزی و میوه میباشد،حمام میدان حسینیه که سال ۱۳۸۵ با بی توجهی مسئولین توسط صاحبین ملک تخریب گشت و هم چنین مسجد جامع قراملك (مسجد بزرگ) میباشد كه این اثر نیز بجا مانده از دوره ی ایلخانیان میباشد ،این اثر در میدان حسینیه قراملك قرار دارد.

 

قراملك خود به چندین کوچه بزرگ که با اسامی تورکی قدیمی آذیین شده اند تقسیم شده است كه عبارتند از آشاغی كوچه ، خلفلر ، دوقلو باغی ، خشتان باغی ، كند ایچی ( كه بعد ها در اثر آبادانیها و گسترش تبریز به میدان حسینیه تبدیل شد (

 

همانطور كه در تصویر ماهوارهای پایین مشاهده میفرمایید مناطق كشاورزی قراملك خود قسمت وسیعی از شهر تبریز را فرا گرفته است كه خود به مناطقی از قبیل شیر علی چمین ، گوشاتریه ، گوللو باغ ، جورابچیلار باغی ، جعوره ، بهرام آغزی، شریک چمین ، باجی قارداش ،تازاباغ، کهنه باغ و... تقسیم شده است

 

بجز محلّات شام غازان و رواسان بقیه مناطق با دشت تبریز (مناطق كشاورزی) همسایه هستند و در واقع قراملك از طرف مغرب آخرین محله از محله های تبریز میباشد.

 

در این محله آثاری از كاروانسراهایی به چشم میخورد كه نشان میدهد در قدیم این محله ، محل عبور جهانگرداني بوده است كه از شرق به غرب قصد سفر میكرده اند كه همان جاده ابریشم قدیمی است كه به «ایستانبول یولو» جاده استانبول یا ایپک یولو(جاده ابریشم)بین اهالی مشهور بوده است.

 

جهت قبله در محله قراملك :

 

((38.0925 N و 46.21917 E))

 

لازم به توضیح است که اوقات شرعی به شیوه اهل تسنن محاسبه شده است.(

 

 

 

مختصات جغرافیایی قراملک :

 

· طول جغرافیایی : 46.2192

 

· عرض جغرافیایی : 38.0925

 

· ارتفاع از سطح دریا : متر 1334

 

 

 

فاصله نزدیکترین شهرها و روستاها از قراملک :

 

شمال (عاشیقلی داغ :0 /3 کیلومتر; فرودگاه تبریز : 6/2 کیلومتر)

 

جنوب (راواسان: 7/2 کیلومتر ; لاله: 6/2 کیلومتر)

 

شرق ( محله شنب غازان : 1 كیلومتر)

 

غرب (خلجان : 1/2 کیلومتر)

 

 

 

 

 

منابع:

 

 

        برگرفته از :  http://www.qaramalik.blogfa.com/
qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 323 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:02

         

 

 

                  ایپك یولونون قره ملیگدن گئچمه سی

 

قره ملیک محله سینین اورتاسیندان بیر یول گئچیر کی محلی دیلده مایان یولو یا ایستانبول یولو دئیرلر. بو یول چوخ قدیمی بیر یول دور و قره ملگین تیکیلمسینده بویوک نقشی واریدیر و واردیر . بو یول موستقیم بیر یول ایله شرقیدن (بازاردان) غربه طرف (قره ملیگه) یولا دوشوب راستا کوچه ، گجیل ، قره آغاج ، آخونی دان گلیب چاتیر قره ملیگه . قره ملیگین اورتاسیندان گچیب اکین یئر لرینه طرف یولا دوشوب و نچه کیلومتیر دن سونرا کوجووار (کجآباد)ین اکین یئر لرینه گیریر و اوردان نچه کیلومتر دن سونرا یئتشیر آجی چایا و اوردان دا آتلاییب گونی ماحالینا وارید اولور سونرا دا قیزیل دیزجه و اوردان سونرا شبیستره وارید اولور و اوردان سونرا سلماس و اورمو یولون توتوب اوز یولونو باتییا ساری (تورکیه یه) ادامه وئریر.

 

 

 

بویول بویوک ایپک یولونون (جاده ابریشم) یولونون باتییا (غربه) گئدن اسکی یوللارین بیریدیر.بویولون کوکو دوغو آسیادان ، چین و هند دن باشلانیب و نچه مین ایللیک بیر یولدور کی باتییا یول توتوب دوغو آسیانی ، اورتا آسیانی و غرب آسیانی بیر بیرینه و نتیجه ده اوروپایا باغلاییر.بویول جوغرافیایی و ایقتیصادی جهتدن آذربایجانادا وارد اولوب و اوردان گئچیب و باتییا ساری یولا دوشر .آذربایجاندا دا آل وئر اوچون و غربه ساری گئتمک اوچون تبریز شهرینه وارید اولوب آل وئرینی ائدیب یولا دوشوی گئدر.

تبریزه گیرنده باشدا (شهرین گیریشینده) ، کاروان اهلی دوشوب حاماملاردا یویوناردیلار تا شهره اوزلریندن ناخوشلوق گتیرمه سین لر. یولون بویورونده کروانسرالار و مسجیدلر ده واریدیر تا موسلمانلار ناماز قیلیب و کروانسرالاردا یئییب-ایچیب و دینجلسین لر و حیوانلارینا یئم وئرسین لر.

بویول قره ملیگه یئتیشن دن سونرا اوز اوستونده چوخلو کروانسرالار ، حامام لار و قبیریستانلار و مسجیدلرده گؤرور کی شهرین اولینده کی حاماملار بونا خاطیر دیلر کی شهره وارید اولاندا ناخوش چیلیق گتیر مسین لر و شهرین سونداکی حاماملار بونا خاطیر دیلر کی شهریدن چیخاندا ناخوش چیلیق آپارماسینلار. بو حاماملارین بیری ده کی شهرین سونون دا قره ملیک محله سینده و تازاباغ آدلی بیر باغین اولیندئیدی کی تبریزین بویوک زلزله لرینین بیرینده باتیب و آرادان گئدیب و ایندی ایندیسینده قره ملیکلیلرین دیلینده اورا حامام یانی یادا حامام ایاغی دییرلر.

آیری موضوع دا کی واردیر مسجید لر دیر.قره ملیگین اسكی مسجید لری کی بو یولون اوستونده دیر بیری حاجی موراد مسجیدی(دسته مسجیدی) کی یولون یانیندا و ایکی کروانسرانین اورتاسیندادیر.

ایكینجی كربلایی قوربان مسجیدی دیر كی یاخین ایللرده طرحه دوشوب سؤكؤلدؤ.

آیری مسئله لردن بیری ده قبیریستانلیق لاردی . نئجه كی بولوسوز قبیریستانلیقلار همیشه یول اوستونده اولالار تا گلیب –گئدن اؤلولره فاتحه وئریب رحمت اوخوسونلار. قره ملیكده كی بو قبیریستانلیقلار دا مایان یولونون (ایپك یولونون)اوستونده تشكیل تاپمیشدیرلار.

بیریسی ماشین سازی كارخاناسینی تیكنده طرحه دوشوب سؤكودلركی ایندی قره ملیگین جماعتی اورایا قبیریستان باشی دییرلركی بو آدینان باغلی بیر كوچه واردیر كی آدی اؤلولر دربندی دئرلركی قره ملیگین خلفلر و میدان طرفینده فوت الینلری بو دربندن قبیریستانلیقا گتیرلردیلر. ایكینجی قبیریستانلیق تازاباغین دیبینده ایدی كی (حامامین دیبینده) 35 متیر خیاوانین اوستونه دوشوب جماعت داخی سوكدولر و الؤلری بیر نچه متیریر اویانلیقدا قویدولار.

آیری موضوع كروانسرالاردیلار كی قره ملیك ده ایندی ده قالیرلار.مونتاها چوخ دگیشیب لر.

ایندیه جن قره ملیك ده اوچ ده نه كروانسرا واردیر كی 1- حاجی ابیل نامی كروانسراسی 2-دایی یوسوف نامی كروانسراسی 3- آشاغی كوچه ده كی كروانسرا

بو كروانسرالاردا یول چولار یئنیب دینجلیب و گئجه نی قالاردیلار و بودوكی دئیه بیلیریك كی كروانسرالارین تاریخی یولون تاریخیله باغلیدیر.

آخیردا بونی دیریم كی قره ملیكین بوتون یوللاری آخیردا بویولا قاریشیر.

 

برگرفته از :  http://www.qaramalik.blogfa.com

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 261 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:02

 

 

 

                به فرياد 50 هزار نفر از ساکنان قراملک تبريز گوش شنوايي نيست!؟!

 

 

خبرگزاري آريا- دخالت برخي عوامل و دسته هاي پشت پرده مانع از اجراي يک پروژه عمراني در يکي از محلات قطب اقتصادي آذربايجان شرقي و شهر تبريز شده است.
به گزارش خبرنگار آريا در تبريز، طرح مسير گشايي امتداد خيابان بهار به محله خلفلر قراملک ، سال هاست که به تصويب رسيده اما با دخالت برخي عوامل ذي نفوذ و پشت پرده مانع از اجراي آن توسط شهرداري منطقه 6 تبريز شده و عملا شهرداري راازاجراي اين پروژه عاجز نموده است.
در سال 81 و پس از چاپ آگهي مناقصه در يکي از روزنامه هاي محلي، اجراي طرح مسير گشايي اين خيابان اميد هاي تازه اي براي خروج از بن بست ، حل مشکلات ترددي، ارزش افزودگي اراضي واقع در منطقه در دل ساکنان قراملک و به ويژه محله خلفلر روشن نمود.
اما اعتراض غير فني برخي ساکنان کوي شهيد بهشتي و تاثير پذيري برخي مسولان از اعتراضات پرسوز و گداز و پرسر وصدا اين افراد !! سبب شد تا به رغم تصويب اجراي طرح ،اختصاص بودجه جداگانه وفراخوان پيمانکار، اين طرح همچنان راکد ومسکوت بماند و دراين اثنا حتي برگزاري مراسم کلنگ زني اين طرح مهم و حساس توسط مسولان عالي رتبه شهري ، هرگز مسولان شهرداري اين منطقه را براي آغاز اجراي طرح چندين ساله قانع نکرد ! و تنها يادگار اين کلنگ زني ،صدها کاميون سنگ تل انبار شده اي بود که در روزهاي اخير در زير هزاران تن خاک مدفون گرديد تا شايد به جاي مسير گشايي، به قول شهردار منطقه 6 تبريز به فضاي سبز تبديل گردد. منبع نامه شماره 45/28531 خطاب به رئيس شوراي شهر تبريز در تاريخ 23/6/89؛

بن بست خلفلر!!!


 از طرف ديگر و در حاليکه طرح اين مسير گشايي درآستانه اجرا بود ،شکوائيه برخي از افراد ساکن در کوي بهشتي که در ميانه ي اين طرح قرار گرفته اند ، شکايتي را عليه شهر داري در محاکم قضايي طرح کر دند تا از اجراي طرح جلوگيري نمايند، اما با توجه به مستند ات قانوني و ادله اي مهندسي و شهرسازي شعبه چهارم دادياري ودادرسي تبريز حکم به منع تعقيب داد و با رد شکايت آن افراد يک بار ديگر بر ضرورت و اهميت حياتي اين طرح صحه گذاشت . منبع حکم شماره 312 به تاريخ 2/6/84؛
متاسفانه به رغم اين همه مسايل ، شهرداري منطقه 6 تبريز از اجراي طرح خود داري نموده و اجراي آن را منوط به جلب رضايت کامل اهالي قراملک از ساکنان کوي بهشتي مي داند !موضوع غير قانوني و غير منطقي که خود مي تواند بدعت ناپسندي بر سر راه ساير پروژه هاي شهري در تمام نقاط تبريز باشد . 
حال سوال اين است : چرا وقتي که ضرورت واهميت يک طرح عمراني در شهر تبريز به تصويب کميسيون هاي عمران شهري رسيده و بودجه ويژه و مستقلي نيز تعريف شده ، مورد کم لطفي عده اي شده که جز به منافع شخصي خويش به چيزي به نام عمران و آباداني شهر ، و آسايش و آباداني نقاط محروم ودر بن بست مانده آن نمي انديشند ؟!(هيئت امناي شهرک بهشتي) چرا مسولان شهرداري منطقه 6 تبريز به اجراي عمل به قانون و مقررات توپ را به زمين حريف مي اندازند و باعث تشديد اختلاف مي گردند ؟! چرا به فرياد چندين ساله 50 هزار نفر از ساکنان درغربت مانده قراملک گوش شنوايي نيست ؟
چرااعضاي محترم شوراي شهر از کنار موضوع به راحتي مي گذرند وشايد منتظرهستند در انتخابات آتي شوراي شهر که تنور انتخابات داغ است اين بحث را جدي بگيرند؟!
آيا اين نوع برخورد در خور شهر اولين هاي ايران است که، به تعبير مقام معظم رهبري همواره آغاز گر و شروع کننده بسياري از حرکت ها و اقدامات تأثير گذار و جريان ساز در حوزه هاي مختلف سياسي ، اجتماعي و فرهنگي تاريخ صدو پنجاه ساله معاصر ايران اسلامي بوده است.

به امید بازگشایی خیابان خلفلر


درادامه ذکر اين مطلب ضروري است که، هيچ کس منکر خدمات شهرداري تبريز در ساير محلات و نقاط شهر تبريز نبوده ونيست وانصافا شهرداري تبريزبا مديريت مهندس نوين توانسته است امروز پس از گذشت 5 سال ،اين شهر را به عنوان موفق ترين شهر در توسعه شهري در سطح کشور مطرح نمايد.
در دوران مديريت نوين به اذعان مسولان بلند پايه استاني کارهاي بسيار بزرگي انجام يافته است، انتظار مي رود شهردار سخت کوش تبريز با دخالت در اين امر مهم آرزوي چندين ساله ساکنين قراملک را نيز درعمل برآورده کند و براي باقيات و صالحات باني خير باشد .
گفتني است، محله قراملک با جاي دادن كارخانه هاي بزرگي در د ل خودهمچون (چرخشگري ، ماشين سازي تبريز ، ريخته گري، سازمان فني حرفه اي ، پمپ ايران ، پمپ توربين ، نساجي ، موتوژن ، بنيان موتور ، بنيان ديزل ، شركت ايدم ، شركت آب و فاضلاب و...) با اطمينان مي توان گفت: كه 40 يا 50 درصد صادرات شهر تبريز را تامين مي كند و با وجود اين همه كارخانه ، هرروز  صبح خيل عظيمي از مردم تبريز ويا كاركنان اين كارخانجات راهي اين محلّه مي شوند.
اضافه مي نمايد:باستان شناسان قدمت محله قراملک را به قرن قبل از قرن هشتم- نهم هجري (ايلخانيان) دانسته اند وبعضي ها هم قبل ازآن. بيشتر موسيقيدانان قديمي آذربايجان يا به اصطلاح عاشيقلار ، قراملک را با نام قارامليک مي شناسند قارامليک (قارا که در ترکي نماد بزرگي اشخاص يا مناطق مي باشد و مليک به معني پادشاه مي باشد.

محمدرضا ايازي- خبرنگار آريا در تبريز

 

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 227 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:03

           

 

 

                    مهماني که مدّعي خانه شد!!

 

دير زماني بود که مردم محلات تبريز از طريق جاده هاي خاکي متصل به هم با يکديگر در ارتباط بودند و خيابان هاي مدرن امروزي با تيرهاي چراغ و جاده هايي که آسفالت شده باشند در اختيار آنها نبود و اين راهها را با اسامي محلات مقصد ميخواندند، آنزمانها ديگر اينهمه جمعيت در شهر تبريز وجود نداشت، اينهمه خانه و مسکن و آپارتمانهاي به اين بلندي وجود نداشت چون مهاجرت وجود نداشت چون روستائيان در روستاها و شهريان در شهرهاي خود زندگي ميکردند شهر تبريز در ايران با نام شهر باغها معروف بود باغهاي باغميشه،جمشيد آباد، قره آغاج،ائل گلي،منظريه،کوچه باغ،خطيب، شام قازان ،قراملک و حکماباد خودنمايي ميکردند اما با پيشرفت صنعت اين موازنه بر هم خورد و بعد از دهه ي 1340 با شروع به کار کارخانجات بزرگ در تبريز، جمعيت در روستاها و شهرهاي  اطراف آذربايجان به شدت خالي گشته و در تبريز سکنا گزيدند، با افزايش جمعيت مردم در تبريز با کمبود مسکن مواجه شدند و قرباني اين مهاجرت باغات زيباي تبريز بودند که ويران گشته و جاي خود را به خانه ها دادند بگذريم، بحث من مربوط به قسمت مغرب تبريز ميشود که نميخواهم بحث به انحراف کشيده شود.

 در غرب تبريز محلات حکماباد و قراملک  بوسيله جاده (حکماباد يولو) با همديگر در ارتباط بودند و سه محله ي شام قازان ،حکماباد و قراملک بعنوان سه قطب کشاورزي در شهر تبريز زبانزد مردم بودند که بعدها محله شام قازان با فروش قسمت اعظم زمينهاي کشاورزي خود به کارخانجات صنعتي نقش خود را کمرنگ کرد، اما محلات حکماباد و قراملک اين اصالت کاري پدران خود را حفظ کرده و بيشتر در تعامل بودند تا اينکه در دهه 40 با شروع به کار کارخانجات و مهاجرت، کارخانه ي ماشين سازي تبريز به فکر مسکن کارکنان غير بومي خود کرد در نتيجه به فکر مسکن سازي در نزديکيهاي کارخانه گشت به دنبال اين طرح نزديکترين و بهترين محل براي اين طرح انتخاب شد اين انتخاب مرز بين قراملک و حکماباد بود که از اراضي کشاورزي قراملک بود و اهالي هر دو محله هم مثل تمام تبريزيها در سراسر ايران به مهمان نوازي مشهور بودند و با فروش زمين هاي کشاورزي خود به کارخانه به استقبال همسايگان جديد خود شتافتند دريغ از اين که اين مهمان مانع دوام همسايگي دو محله ي قديمي خواهند شد.

خانه سازي قراملک (شهرک شهید بهشتی) بعد از تمام شدن ساختمان سازي و سکنا گشتن شروع به حصار کشي مجتمع گشتند و باعث شدند خلفلر (هکماوار يولو) از طرف قراملک مسدود شده و در واقع اهالي قراملک بهترين جاده خود را چه از نظر دسترسي به مرکز شهر و چه از نظر پيشرفت محله، با اين حصارکشي، از دست بدهند و اين محروميت در آينده بيشتر به چشم خورد چرا که محله قراملک بن بست شد...

 

و تنها راه ارتباطي با مرکز شهر فقط خيابان وحدت بود بعدها با پيگيريهاي شبانه روزي اهالي و زحمت هاي بي شائبه ي مسئولين امر بويژه شهرداري منطقه شش تبريز طرح زير گذر خلفلر به اجرا گذاشته شد و شروع به اجرای پروژه و خاکبرداری کردند اما ديري نپاييد که اهالي خانه سازي قراملک (شهرک شهيد بهشتي) با عوامل نفوذی خود و با طرح مسائل بی ربط اين طرح را نيمه تمام گذاشتند اما سوالی که مطرح است اینست که چگونه طرحی را که در شورای شهر و شهرداری مربوطه تصویب شده است و بودجه ای به آن اختصاص یافته است توسط چندی از اهالی یک منطقه که حرفشان نیز بی ربط میباشد نیمه تمام گذاشته میشود. و تا به امروز اين طرح به حق اهالي قراملک، متوقف شده است و هيچ مسولي نميتواند اين طرح را به اجرا بگذارد حتي شهرداري و شوراي شهر و یا استانداری !!!!

اميدواريم اين طرح به همت شهردار محترم تبريز مهندس نوين و همچنين بدست پر توان شهردار کنونی منطقه شش مهندس جعفر مدبر به بار بنشيند.

برگرفته از :   http://www.qaramalik.blogfa.com

qaramalek...
ما را در سایت qaramalek دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi qaramalek بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391 ساعت: 16:03